per
بنیاد بین المللی نهج البلاغه
فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای نهج البلاغه
1735-8051
2017-01-20
15
4
9
28
49300
Original Article
هنر سازه تکرار و دلالتهای معنایی آن در حکمتهای نهجالبلاغه
Technique of Frequency and Its Semantic Denotations in Wisdoms of Nahj ul-Balaghah
ریحانه ملازاده
1
فرزانه رحمانیان
2
استادیار دانشگاه الزهرا
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز
کلام امام علی× سرشار از انواع تکنیکهای متنوع بلاغی است. از این میان تکرار بهعنوان ابزاری مؤثر در جلب توجه مخاطب و انتقال معانی مورد نظر، جایگاه ویژهای دارد. در پژوهش حاضر نگارندگان ضمن بیان آرایه تکرار و جایگاه آن در نقد قدیم و جدید، به انواع آن از نظر نحوی و بلاغی اشاره کردهاند و نمونههایی از تکرار در حکمتهای نهج البلاغه را استخراج کرده و ضمن اشاره به نکتههای نحوی یا بلاغی، دلالتهای احتمالی آن را بیان نمودهاند. این جستار با بررسی کارکردهای تکرار در حکمتهای نهج البلاغه در پی نشان دادن بخشی از ویژگیهای کلام امام علی× به شیوه تحلیلی توصیفی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد محورهای تکرار در حکمتهای امام در چهار سطح مختلف حرف، کلمه، عبارت و جمله دیده میشود و ایشان این شیوه را بهعنوان سبکی برانگیزنده و تأثیرگذار بهمنظور توسعه محتوا و آهنگ کلام خود بهکار بردهاند.
Imam Ali`s speech overflows with numerous eloquent figures. Among all eloquent figures, technique of frequency as an effective agent for attracting attention of the addressee and transmitting intended ideas is of particular importance. Describing the technique of frequency and its place in new and old critique and referring to its different semantic and eloquent types, authors of the paper have extracted some cases of the technique and, referring to semantical and eloquent points, have explained its possible denotations. The study, surveying applications of frequency in Nahj ul-Balaghah, intends to introduce some of Imam Ali`s properties of speech with an analytical and descriptive method. As is clarified by findings of the paper, the pivots of frequency in Imam`s wisdoms in four levels of letter, word, phrase and sentence may be seen. Imam has used this technique to stimulate and affect the addressees and develop the rhythm and content of speech.
https://www.nahjmagz.ir/article_49300_8528ab121e286dc63990e954fa57edf9.pdf
بلاغت نهج البلاغه
حکمت تکرار
دلالتهای معنایی
Eloquence
Nahj ul-Balaghah
Wisdom of Frequency
Semantic Denotations
per
بنیاد بین المللی نهج البلاغه
فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای نهج البلاغه
1735-8051
2017-01-20
15
4
29
44
49301
Original Article
بررسی تطبیقی متون نهج البلاغه و اشعار حکمی سامی بارودی
A Comparative Study of the Texts of Nahj ul-Balaghah and Sami Baroodi`s Poems of Wisdom
موسی عربی
1
سجاد عربی
2
استادیار دانشگاه شیراز
دانشآموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه شیراز
محققان از طریق ادبیات تطبیقی روشی را بهدست میآورند که بهواسطه آن، دیدگاه انسان در مطالعه آثار ادبی عمیق گشته و به بررسی پیوندهای آثار ادبی و نویسندگان ملل مختلف و کشف منابع الهامبخش آنها میانجامد. بررسی تطبیقی سخنان امام علی× در نهج البلاغه و اشعار حکمی سامی بارودی تلاشی است مبتنی بر روش تطبیقی برگرفته از مکتب فرانسوی برای بررسی تاثیرپذیری یا عدم تاثیرپذیری پیشوای شعر معاصر عربی؛ محمود سامی بارودی از سخنان امام علی× در نهج البلاغه و درر الحکم و میزان و نحوه این تاثیرپذیری. نتایج تحقیق نشانگر آن است که بارودی در سرودن اشعار حکمی خود به سخنان امام علی× نظر داشته و از آنها تاثیر پذیرفته است. بیشترین سطح تاثیرپذیری بارودی از سخنان امام علی× بدین شکل بوده است که وی محتوای سخنان امام× را گرفته و در اثناء اشعار خود بازآفرینی کرده است. از آنجایی که بارودی در مدح امام علی× نیز شعر سروده است، میتوان نتیجه گرفت که سخنان امیرمومنان× یکی از منابع الهامبخش پیشوای شعر معاصر عربی بوده است.
Comparative studies in literature has led to a method by which human view on literature has been transformed and, therefore, links of literature works and writers of different nations have been studied and reveling sources have been discovered. Mahmood Sami Baroodi is regarded as contemporary leader of Arabic poem. Comparative study of Imam Ali`s speeches in Nahj ul-Balaghah and Sami Baroodi`s poems of wisdom is an attempt based on comparative method taken from the French school for surveying Baroodi`s impressionability or non-impressionability of Imam Ali`s speeches in Nahj ul-Balaghah, Dorar ul-Hekam and Mizan and the way and measure of this impressionability. As is understood, Baroodi in his poems of wisdom has paid attention to and been affected by Imam Ali`s speeches. High degree of the impressionability has been taken place in the form of recreating Imam`s contents of speeches in his poems. As Baroodi has praised Imam in his poems, we, therefore, may regard Imam`s speech as a source of Arabic contemporary poem.
https://www.nahjmagz.ir/article_49301_1c97823f92ada996426686cb328622fb.pdf
تاثیر نهج البلاغه
ادبیات تطبیقی
محمود سامی بارودی
Impression of Nahj ul-Balaghah
comparative literature
Mahmood Sami Baroodi
per
بنیاد بین المللی نهج البلاغه
فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای نهج البلاغه
1735-8051
2017-01-20
15
4
45
62
49302
Original Article
مالک اشتر؛ تجلی مدیریت ولایی از منظر نهج البلاغه
Maleke Ashtar as an Outstanding Example of Velayi Management as Understood by Nahj ul-Balaghah
علیرضا میرزایی
1
استادیار دانشکده عقیدتی سیاسی شهید محلاتی
امام علی× برای معرفی مدیر و فرمانده مورد اعتماد خویش؛ مالک اشتر، بیش از 25 ویژگی بارز را بیان کرده است. این توصیفها، مالک اشتر را فردی شاخص و الگویی قابل تاسی نشان داده که حامل فرهنگ علوی است هدف امام علی× در بیان اوصاف برجسته مالک گفتمانسازی برای گزینش اصلح و شایستهسالاری در مدیریت و به تبع آن باورسازی و اجماعسازی در جامعه است تا مهندسی فرهنگ عمومی شکل مطلوب بگیرد. در صورت باورمندی جامعه به شایستهسالاری مطابق فرهنگ علوی، مطالبات عمومی در حوزه حاکمیت تغییر میکند و هر فرقهای با دسیسههای تبلیغی، تزویر سیاسی و اعمال زور قادر به نفوذ در مدیریت جامعه اسلامی نیست. ایشان همچنین با روشی حکیمانه، اقناع جامعه مخاطب را در گزینش و جابجایی مدیران و فرماندهان وجهه همت قرار داده است تا به همبستگی اجتماعی گسستی وارد نشود و همگرایی و مواسات مورد تاکید اسلام حفظ گردد و به اعتماد مردم و نخبگان آسیبی نرسد. در این پژوهش تلاش شده است تا شخصیت مالک اشتر به عنوان مدیر دلایی از نگاه امام علی× معرفی گردد.
When introducing his trustworthy manager and commander, Maleke Ashtar, Imam Ali (a) has mentioned more than 25 particular qualities. The qualification has made Maleke Ashtar an outstanding example carrying Alavi culture. Imam purpose of such a qualification consists in showing the way and establishing a wisely culture for choosing and appointing merit managers and, following it, developing and deepening beliefs and unity of votes in society for engineering public culture. Given social belief in meritocracy in accordance with Alavi`s culture, public demands in the field of sovereignty would change and management of Islamic society would be safe from misleading propaganda. Moreover, Imam, following a wise method, has paid particular attention to public satisfaction in choosing and replacement of managers and commanders to protect Islamic and social solidarity and public confidence to government. The paper has intended to introduce Maleke Ashtar`s personality as a velayi Manager in Imam Ali`s view.
https://www.nahjmagz.ir/article_49302_62b67a7946390b863f3945d5e540a457.pdf
مالک اشتر
مدیر ولایی
گزینش اصلح
گفتمانسازی
Maleke Ashtar
Velayi Manager
Choosing Merits
Discourse-Making
per
بنیاد بین المللی نهج البلاغه
فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای نهج البلاغه
1735-8051
2017-01-20
15
4
63
80
49303
Original Article
پیشگیری انتظامی از جرم با الهام از عهدنامه مالک اشتر
Police Prevention of Crime Revealed from Maleke Ashtar`s Pact
محمدرسول آهنگران
1
دانشیار دانشگاه تهران.
پیشگیری از جرم یکی از مهمترین وظایفی است که در جمهوری اسلامی ایران بر عهدۀ نیروهای انتظامی نهاده شده است؛ این نیروها زمانی میتوانند به هدف استقرار نظم، امنیت و تامین آسایش عمومی و فردی نائل شوند که در راستای پیشگیری تمهیدات لازم را بیندیشند. در نظامهای حقوقی مختلف راهکارهای متفاوتی برای دستیابی به پیشگیری انتظامی ارائه شده که اگر این راهکارها با آنچه در عهدنامۀ مالک اشتر مورد مقایسه قرار گیرد، عظمت و معجزهآسا بودن آنچه در عهدنامه در این زمینه آمده مشخص میشود. از لابهلای توصیههای امیرمؤمنان× در سه زمینه ویژگیهای لازم برای نیروهای انتظامی، وظایف فرماندهان در قبال نیروهای تحت امر و رابطه و رفتار مطلوبی که این نیروها میبایست با مردم داشته باشند، میتوان به کارآمد و مترقیترین راهکار در نیل به هدف پیشگیری انتظامی دست پیدا کرد؛ مقالۀ حاضر تلاش دارد تا چگونگی و روشی که میتوان برای پیشگیری انتظامی از جرم در عهدنامۀ مالک اشتر مورد استفاده و بهرهبرداری قرار داد را ارائه نماید.
Preventing crime is regarded as one of police`s most important duties in IRI. Police`s duties of social order, security, personal and public pacification would be performed only if special attention be paid to prevention of crime. There can be found different policies in different systems of laws for prevention of crime studying them in comparison with what found in Malek`s pact an extraordinary distinction would be made clear. Considerable particularity of Malek`s pact includes three levels of commanders` duties towards those under command and good behavior these forces should have towards people. In this way, the pact implied most applicable effect in police prevention of crime. The paper, on this basis, seeks to present a method for preventing crime.
https://www.nahjmagz.ir/article_49303_e0541d5e83d92f020f02b84f3659245c.pdf
عهدنامۀ مالک اشتر
جرم
پیشگیری انتظامی
Maleke Ashtar Pact
crime
police prevention
per
بنیاد بین المللی نهج البلاغه
فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای نهج البلاغه
1735-8051
2017-01-20
15
4
81
102
49304
Original Article
روششناسی ترتّبی رویارویی امام علی× با خوارج با تأکید بر نهجالبلاغه
Ordered Methodology of Imam Ali`s Confrontation with Khawarej
محمدعلی کوثری
makowsari@yahoo.com
1
منصور پهلوان
pahlavan@ut.ac.ir
2
حسن طارمی
3
دانشجوی دکتری پژوهشکده نهج البلاغه تهران
استاد دانشگاه تهران
دانشیار دانشنامه جهان اسلام
خوارج بعد از واقعه صفین، امام علی× را تکفیر کردند و از ایشان درخواست توبه نمودند. از آنجا که امام× آنها را افرادی گمراه میدانست از راههای مختلفی تلاش کرد تا با آنان وارد جنگ نشود. آن حضرت در این زمینه از راهکارهای فرهنگی، سیاسی و نظامی بهره برد و توانست هزاران نفر از آنها را از هلاکت نجات دهد. روح حاکم بر سیره امام× در برابر تمامی مخالفان از جمله خوارج تکفیری مدارا و پرهیز از کشتار و خشونت بود، ولی امام با چند هزار نفری که به هیچ یک از روشهای روشنگرایانه امام پاسخ مثبت ندادند و تسلیم نشدند، بلکه جنگ را انتخاب کردند، ناگزیر به جنگ شد. در این پژوهش سیره امام علی× در مورد روشهای رویارویی با خوارج تکفیری بررسی شده است و طی آن با بهرهگیری از منابع تاریخ و سیره و آموزههای نهج البلاغه، نحوه برخورد امام علی× با خوارج تبیین گردیده و ثابت شده که حضرت از هر روشی برای جلوگیری از ریختن خون آنها بهره برده است.
After the battle of Seffin, Khavarej viewed Imam Ali (a) to become pagan and wanted him to repent. As Imam knew their distortion, tried much not to fight them. He used cultural, political and military working methods and rescued thousands of them from distortion. Imam`s main purpose in confrontation with all his opponent including Khavarej was tolerance and refusing from killing and avoidance from violence. At last, some thousands of Kavarej refused Imam and preferred to fight him and, in this way, Imam found no other remedy than fighting. In the paper, Imam Ali`s manner of life with regard to his method of contribution with Khavarej has been studied and with reliance on historical sources and teaching of Nahj ul-Balaghah it has been proved that Imam has tried to prevent blood shed.
https://www.nahjmagz.ir/article_49304_76d312a146d95ac8e4945d2fd13532aa.pdf
خوارج نهروان
تکفیر
حروراء
صفین
Khavareje Nahrevan
Takfir
Haroora`
Seffin
per
بنیاد بین المللی نهج البلاغه
فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای نهج البلاغه
1735-8051
2017-01-20
15
4
103
122
49305
Original Article
روشهای مبارزه امام علی× با انحرافهای اجتماعی در نهجالبلاغه
Imam Ali`s Ways of Opposing Social Perversity in Nahj ul-Balaghah
محمدهادی امین ناجی
1
کاظم قاضیزاده
2
غلامرضا بهنام
3
استادیار دانشگاه پیام نور (نویسنده مسئول)
استادیار دانشگاه قرآن و حدیث
دانشجوی دکتری دانشگاه پیام نور تهران جنوب
جامعه اسلامی با فاصله گرفتن از مبانی و اصول اسلام راستین و آموزههای نبوی در طول دوران خلفای سهگانه، با آسیبهای مختلف اجتماعی مواجه شد. هنگامی که قدرت خلافت به امام علی× رسید، آن حضرت در دوران حکومت کوتاه خویش با انواع انحرافهای اجتماعی در جامعه نظیر: برپایی روابط و مناسبات بر اساس معیارهای قبیلگی، شکلگیری نظام طبقاتی، تغییر ارزشهای اجتماعی، تفرقه و گسست انسجام اجتماعی و ... مواجه گردید. آن حضرت× بهعنوان رهبر جامعه اسلامی با الهام از مبانی اصیل اسلام ناب محمدی به مبارزه با این انحرافها پرداخت و در این مسیر تابع اصولی چون: حقمداری، اعتدال و میانهروی، کرامت، مدارا و ... بود. امام× در این راستا از روشهای موعظه، بصیرت آفرینی، اعتبار، الگو بودن، تشویق و تنبیه، تذکّر و محبّت، مبتنی بر آن اصول و متناسب با مقتضیات زمان و مکان و مخاطبان، استفاده کرد.
Moving away from Islamic principles and prophetic teachings during the three caliphs` age causes various failures in Islamic society. Therefore, when community referred to Imam Ali (a) and he accepted caliphate, during his short period of caliphate, he met such types of social perversities as regarding tribe and family relations as values for governmental posts, formation of classified system, changing social values, social gaps and weakness. Such being the case, Imam, following Islamic orders and teachings, opposed the proversities. His manner of opposition was based on right-seeking, justice and moderation, generosity, tolerance …. Preaching, lightening, authority, giving example and model, encouragement and punishment, frequent mentions and kindness, needless to say each in its special place, may be regarded as his manner of opposition with such cases of distortion.
https://www.nahjmagz.ir/article_49305_c8c33ac384ef15e3c19fc1ae13d00bc7.pdf
سیره امام علی×
روش حکمرانی
مناسبات قبیلگی
انحرافهای اجتماعی
Imam Ali`s Manner of Life
Governmental Method
Tribe Relations
Social Proversities
per
بنیاد بین المللی نهج البلاغه
فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای نهج البلاغه
1735-8051
2017-01-20
15
4
123
142
49306
Original Article
قاعده لطف از دیدگاه ابنابی الحدید در شرح نهجالبلاغه
Principle of Trace as Given by Ibn Abe `l-Hadid in his Commentary of Nahj ul-Balagah
قاسم شهری
danesh.hamrah@gmail.com
1
محمدهادی قندهاری
2
مصطفی دلشاد تهرانی
delshadtehrani@gmail.com
3
دانشجوی دکتری دانشگاه قرآن و حدیث
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
استادیار دانشگاه قرآن و حدیث
از قواعد مهم دانش کلام، قاعده لطف است که متکلّمان عدلیه در مباحث کلامی بسیاری از آن استفاده کردهاند. این قاعده که فرع بر مسأله حسن و قبح عقلی است مورد توجه و استناد این دسته از متکلمین قرار گرفته است. نهج البلاغه از متون دینى است که مورد اهتمام دانشمندان شیعه و معتزله قرار گرفته است. ابن ابی الحدید از جمله دانشمندان معتزلى است که بر این کتاب شرحى نگاشته است. هر چند وى بیشتر بهعنوان مورخ و ادیب شناخته میشود اما آثار کلامى او گواه بر دانش و تخصص او در علم کلام است. ابن ابی الحدید در شرح خویش در مباحث گوناگون به قاعده لطف استناد نموده است. این پژوهش نشان میدهد که ابن ابی الحدید ضمن تعریف و بیان گستره این قاعده و وجوب آن بر خدا، در 28 مورد برای اثبات دیدگاه خویش از این قاعده بهره برده است.
One fundamental principle in theology, kalam, is called as that of lutf; adliyah has relied on the principle much. The principle as a branch of the problem of husn and qubh has been used by theologians. Nahj ul-Balaghah as a religious text has attracted attention of Shiite and Mu`tazelite scholars. Ibn Abe `l-Hadid is among those Mu`tazelite scholars that commented this book. Though he is well-known as a historian and a literary scholar, his theological works denotes his knowledge and profession in theology. He has used the principle in different places of his work. As is clarified in the paper, Ibn Abe `l-Hadid, defining the principle and its realm of usage and its essentiality, has applied it to prove his view in 28 cases.
https://www.nahjmagz.ir/article_49306_bd7620a21c6afe3be2fc7721d0e2ae84.pdf
شرح نهج البلاغه
ابن ابی الحدید
قاعده لطف
معتزله
Sharh Naj ul-Balaghah
Ibn Abe `l-Hdid
Rule of lotf
Mu`tazelah